ولایت مساوی خیر و سعادت است و در این راه هرچه از ما بگیرند، قطعاً بهتر از آن را میدهند. منتها بهتر برای ابدیت، نه اینکه همین جا و به صورت محسوس و ملموس، جایش را پر کنند. ما هر کاری میکنیم، از آن دنبال نتیجهایم؛ آن هم نتیجهای که همین الآن با چشم ببینیم و با قلبمان احساس کنیم. اما واقعاً چه کار داریم؟ قبول کنیم هر پیشامدی از خداست و او هرچه بگیرد، حتماً بهترش را میدهد؛ البته بهتری که ماورای درک و احساس و حبّ و بغض ماست.
هیچ اتفاق و پدیدهای استقلال ندارد و ما باید همۀ اتفاقات و پدیدهها را از خدا ببینیم و جانمان فریاد بزند: «هرچه از دوست رسد، نیکوست»؛ نه اینکه همه را با پیشزمینههای قبلی خود بسنجیم و توجیه و نتیجهگیری کنیم که این دوست است و آن دشمن!
الگوی ما حضرت علی(علیهالسلام) است که آنقدر حق میبیند که حتی میگوید: «اگر به من شیر میدهید، به قاتلم هم شیر دهید.» دخترش بانو زینب(سلاماللهعلیها) نیز در کربلا میگوید: "مَارَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلاً"؛ چون میبیند همه چیز تحت اذن و نظر خداست.
بیایید خود و هرچه را داریم، رها کنیم؛ که اگر به ولایت وصل شویم و غیب و باطن را ببینیم، همه چیز قابل رها کردن است. ولایت، خودش ما را در میادین امتحان میاندازد تا بتوانیم رها کنیم؛ چنانکه موسی را در میادین امتحان انداخت.
نظرات کاربران